سالروز شهادت حضرت فاطمه (س)
زهرا جان؛
وقتی به تو میاندیشم،
از دستهای خالی خویش شرمسار میشوم
و بغضی که هر از گاهی میهمان گلوی خشک و گرفتهام است،
آرامآرام میشکند
و بر پهنای صورت گنهکارم یک دنیا قافله اشک و آه و ماتم میلغزد و جاری میشود….
پس با همین شبنمهای دل گرفته…
وضوی عاشقی میکنم
و به نام و یاد شما که یگانه نگین آفرینش تمام بانوان عالمی،
رو به آسمان و زیر لب با خود زمزمه میکنم:
وضو گرفت دلم تا دوباره قصه بگوید
فقط غزل بسراید به نذر حضرت زهرا(س)
“دلنوشته یک نورایی”
بدون دیدگاه